بی مسئولیتی
مسئولیت مسئولیت مسئولیت، همه جای زندگی ما پر شده از مسئولیتهای ریز و درشت.
شاید خنده دار به نظر برسد. اما گاهی کلمه مسئولیت برای ما با ترس یا نگرانی همراه میشود. به همین دلیل سعی میکنیم با اولین توجیهی که به فکرمان رسید، از زیر بار آن مسئولیت شانه خالی کنیم:
🔸️اون مسئله مربوط به گذشته است.
تقصیر خودش بود.
🔸️این کار عقلانی نیست.
🔸️با نبستن کمربند ایمنی چه مشکلی پیش خواهد آمد.
🔸️فقط امروز اگر طبق برنامههای تعیین شده پیش نروم به کجای دنیا برمیخورد؟
گاهی اوقات با کوچک کردن مسائل آنها را بی اهمیت جلوه داده و راحت تریم که از کنار آن ساده عبور کنیم.
بعضی وقتها چون مقصر اتفاقات پیش آمده نیستیم مسئولیت آن را به عهده نمیگیریم.
حتی شاید به دنبال فرار کردن از بار مسئولیت به فکرمان برسد مهاجرت کنیم به سرزمینهای دور، اما حقیقتا مسؤلیت در همه جای دنیا و در تمام ساعات شبانهروز دست از سرمان بر نمیدارد.
ما هرگز نمیخواهیم بپذیریم باید برای آینده خود برنامه ریزی کنیم.
درک این موضوع برای بسیاری از ما خوشایند نیست اما زندگی ما لحظه به لحظه با مسئولیتهای مختلف گره خورده.
شايد فکر کنیم شناخت این مسئولیتها و توجه به آنها بخشی از لذتهای زندگی ما را کم میکند. اما حقیقت این است که ما با بیتوجهی به آنها هیچ رشدی نخواهیم کرد.
ما در مقابل خودما، دوستانی که با آنها وارد رابطه میشوم، خانواده و حتی افراد جامعه مسئولیت داریم.
برای رشد کردن ناچاریم مسئولیت پذیر باشیم
ما در مورد اشتباهات گذشته مسئول نیستیم اما مسئولیت این لحظه به بعد زندگی خود را به عهده میگیریم.
ما میپذیرم مسئولیتی در قبال نتیجه کارها نخواهیم داشت، لیکن فقط کار درست را مسئولانه انجام داده و نتیجه را به خداوند کاردان میسپاریم.
[…] خانه تبعیت نمیکرد. چون ما به عنوان یک فرد بدقول و بی مسئولیت الگوی خانواده خود شده بودیم. شاید بارها مورد انتقاد یا […]