سیصدو شصت و پنج پله برای تحول| حسین سیدزاده
درس گرفتن از حوادث اشک غم و لبخند شادی. هر دو آنها میتوانند در یک روز و به مراتب احساسات ما را درگیر خود کند.
درس گرفتن از حوادث اشک غم و لبخند شادی. هر دو آنها میتوانند در یک روز و به مراتب احساسات ما را درگیر خود کند.
هرجا که فکر، روح و جسم ما هر سه گرفتار یک موضوع شوند، یا بیش از حد معمول، یک نفر، یک عامل یا یک چیز
آدمهایی که در کوچه پس کوچه ها بلند بلند با خودشان حرف میزنند، چه مشکلی دارند؟ آنها گاهی بدون دلیل میخندند، گریه میکنند، فریاد میکشند،
ای کاش هیچوقت نگوییم “ای کاش” کاش این طور نمیشد. کاش اوضاع کمی بهتر بود. کاش آن کار را انجام میدادم. کاش برای فلان موضوع
برای اینکه روز خوبی را شروع کنی برای اینکه یک روز را خوب شروع کنی، باید آن روز را از لحظه بیدار شدن خوب شروع
کدام را انتخاب میکنی؟ اینکه کمی ناصداقتی کنی و در یک بازی برنده شوی؟ یا باخت خود را صادقانه بپذیری؟ اینکه در چشم دیگران چیزی
چرا باید با افراد زیادی در ارتباط باشیم؟ 👈زمانی که توجه ما تنها و تنها به یک نفر معطوف شود، وسعت دید ما تبدیل به
ابتدا فکر میکنیم فقط گاهی ورزش کردن، نوشتن، ساز زدن، ساختن یا هنر ورزیدن برایمان کافیست و میتواند ما را به نقطه مطلوبمان در آن
اینستاگرام دنیای بی حوصله هاست. اینجا شاید افرادی مثل من نوعی، حوصله نوشتن را داشته باشند اما بعید میدانم کسی حوصله خواندن متنهای بیشتر از