درک زشتیها
انسانها در مواجهه با مشکلات یا چالشهای یکسان واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهد.
مثل بسیاری از ما به مجرد اینکه نوک کفشهای مان گلی شود فورا برای پاک کردن آن دست به کار میشویم و تا حد امکان از محیط گل آلود فاصله میگیریم.
فرض کنید برای برخی حتی تا زانو در گل فرورفتن اهمیت چندانی ندارد و هیچ اقدامی برای پاکیزه کردن خود انجام نمیدهند.
و نوع دیگری از آدمها را تصور کنید که تا گلو در منجلاب فرو رفتهاند. آنها علی رقم اینکه مدت زیادی در آن محیط متعفن زیست کردهاند، درست در زمانی که احساس خفگی کنند دست خود را برای کمک گرفتن بالا خواهند گرفت.
این قبیل انسانها تا قبل از آنکه خود را در معرض خطر واقعی حس نکنند، به فرو رفتن در آلودگی اهميت چندانی نمیدهند.
مثال آخر شاید دور از ذهن باشد انا از لحاظ اخلاقی بسیاری از ما در همین حالت هستیم.
ما میتوانیم تا مدتهای طولانی در بیماری اخلاقی خود بدون توجه به تاثیرات شدید آن شناور باشیم. اما بلاخره روزی عمیقا در مییابیم که فرو رفتن در منجلاب نواقص اخلاقی و رفتاری برای ما دردناک و ملال آور و کشنده است. بلاخره درمییابیم که برای ادامهی زندگی به روش درست راهی جز تغییر عملکرد و کمک خواستن از دیگران وجود ندارد.
این کار اگر با اعتماد و ایمان همراه باشد برای ما مفید خواهد بود. کمک خواستن و حرکت به سمت پاکیزگی از هر زمانی که شروع شود میتواند آغاز هیجان انگیزی از دگرگونی در زندکی ما باشد. فرایند حرکت به سمت پاکیزگی به هر مقدار که باشد شبیه یک تولد دوباره است.
اکنون ما به وسیله یاری گرفتن از دیگران میتوانیم تمام اتفاقات بد قبلی را جبران کنیم. میتوانیم ادامه مسیر زندگی را اصلاح کنیم و آلودگی های قبل را تدریجا برطرف کنیم.
شاید موارد زیر را بپسندید:
سیصد و شصت پله برای تحول | بدبیاری ها|حسین سیدزاده
سیصدو شصت و پنج پله برای تحول|دستیابی به حال خوب| حسین سیدزاده
آخرین نظرات: